loading...

اقیانوسها

Content extracted from http://oceans.blog.ir/rss/?1739044205

بازدید : 518
پنجشنبه 21 اسفند 1398 زمان : 6:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اقیانوسها

بنام پروردگار

مطلب اگر مفید به فایده بود ، خدارا شاکر و چاکرم.

همچنین ، علوم غریبه را با خرافات و جهل اشتباه نگیرید.

اذکار و ادعیه متبرکه را با اسحار و ابطال اشتباه نگیرید.

سوالی داشتید ، بفرمائید. در حد دانش خودم پاسخ میدم. مشورت خصوصی فعلا نمی‌پذیرم.

سعد و نحس متضاد یکدیگرند.

در ایام قدیم ، ساعات نحس و سعد از اهم توجهات بود. پادشاهان برای هرکاری ساعت می‌گرفتند.

حساب ساعت سعد و نحس ، ممکن نبود مگر به دانستن علومی‌همچون رمل و جفر و.... و اُسطرلاب ریزی! ولیکن افرادی هم بودند که به تجربه و یاری خدا ، از سعدی و نحسی باخبر می‌شدند.

برخی هم با تزکیه نفس ، می‌توانستند ادعایی کنند و آن ادعا را بانجام رسانند . فتحعلی شاه در جنگ با روس درمانده بود و هرچه ساعت سعد می‌گرفت هیچ افاقه‌‌‌ای نمی‌کرد.

جن گیرباشی هم کاری نتوانست بکند.

فتحعلی شاه ، گفت : جنگیر باشی هم جنگیرهای صفویه! شما هیچکدام کارایی ندارید! ( جنگیرباشی یعنی رییس جن گرفتن ؛ عنوان فردی در دربار بود که مسئول گرفتن جن و دور کردن جن از دربار بود. )

تا اینکه از روی درماندگی با عقلِ کُل باشی و رمال باشی و غیره صحبت می‌کرد. در این حین از سراسر امپراتوری ، افرادی آمدند و ادعا کردند با طلسم و جادو ، روسها را از میان برمیدارند و نمیگذارند کفار بر بر ایران مسلط شوند. فتحعلی شاه ، شاد بود و بدین منظور از فرستادن خرجی امتناع کرد و به امید اثرگذاری وردهای ایشان نشست. ولی خبرهای خوبی نمی‌آمد و از شکست و پیشروی روس شنیده می‌شد.

فتحعلی شاه ، دیگر عصبانی شد و همه را اخراج کرد و گفت : به عباس میرزا پیغام برسانید که..... در این حین خبری شنید و سکوت کرد. مردی آمده بود و می‌گفت که بدون آزمون و امتحان و بدون ایجاد دردسر ، سر ژنرال سیسی یانوف را برایت می‌آورم. اگرهم نشد سرش را بیاورند ولی حداقل خبر کشته شدنش را می‌آورند. مگر شما دفع حمله روس و شکست او را نمی‌خواهید ؟

فتحعلیشاه ذوق زده شد و گفت : یی (بله ).

مرد گفت : قبلش حرف و حروف و شروطی دارم.

فتحعلیشاه گفت : از منطق بگویی می‌پذیرم. ولی بی منطق بگویی....

لحظه‌ای صبر ، سخنی با دوستان

سعد و نحس ، امروزه بنوعی بصورت حکمت و قسمت بیان می‌شود ولی حکمت و قسمت متفاوت است.

گاهی بهتره دور گرفت تا نحسی ، از میان برود.

گاهی بهتره از نحوست دوری کرد ولی چگونه؟

برخی با علم یقین ، تشخیص می‌دهند و نیازی به محاسبه و دفتر و قلم ندارند ولی اکثریت چون رفتار فرد را از دوری درک نمی‌کنند ، حَمل به برداشت بد می‌کنند. نحسی می‌تواند از جانب هرکس و هرجایی و هرچیزی باشد.

بگذریم ، چون بحث زیادی می‌طلبد.

همچنین نحسی می‌تواند با علائم جسمی‌، هشدار دهد.

و باز بگذریم

آدم ، با دوست صحبت می‌کند ، با دشمن مذاکره و مصالحه ​​​​

آدم ، با دوست صحبت می‌کند ، وگرنه دشمن حال و وصف خود دارد.

حال دوستی که نخواهد و نداند. دیگر هیچ ،. اکثریت حرف و تصور خود را باور دارند و همچنین نحسی و سعدی را خرافات می‌پندارند ولی جالب آنکه سیزده بدر می‌کنند. عجبا عجبا

بقیه ماجرا ، فتحعلی شاه و....

با عرض معذرت باید بقیه کار رو انجام بدم.

شب ادامه را می‌نویسم.

حالا امشب نشد ، فردا می‌نویسم. شاید نحسی قالب شد و نشد بنویسم.

من نحسی را همیشه دور می‌کنم و سعد را هدیه به دوستان!

همیشه یادم به سخنی میفته : که عالم از روی علم ، عمل کند ولی چون کس نفهمد! وی را اُمُل دانند.

در روزهای آینده ، غیر ازین ماجرا ، اندکی از غَرایب و عَجایب می‌گویم.

ادامه

مرد گفت :‌‌‌ای قبله‌ی عالم ، علی حضرت ، من بدعا سعی می‌کنم و اگر نشد ، مرا شماتت نکن! مجازات نکن!

و شروطی را پنهانی بعرض شاه رساند.

مرد : چله قرآن گرفت و با حساب ابجد بسیط و صغیر و کبیر ، ذکر گفت و ذکر گفت. تا آنکه روز چهلم پایان گرفت و صبح روز بعد خبر کشته شدن سیسی یانُف رسید و طبق آنچه که شرح ماوقع شده بود ، قلعه‌های قفقاز بدست مسلمانان افتاده بود.

در همین حین ، اولتیماتوم روسیه و تهدید روسها نیز رسید و فتحعلیشاه علیرغم شادمانی گفت : حال که سر این ژنرال با دعایت آمد پس چرا سر تزار روس را نخواهم.

مرد گفت : برای ساقط کردن شخص اول ممالک گیرایی ندارد.

فتحعلیشاه پرسید : چرا ؟

گفت : اینجوریست. حتی یک محتسب و دعا گو برای خودش نیز نمی‌تواند کاری کند ولی دعایش برای دیگران اثرگذار است.

فتحعلیشاه گفت : چرا ، منجم باشی و غیره نتوانستند کاری کنند.

گفت : چون ، من با تزکیه نفس آمدم و گفتم این مشکل حل نشود الا بذکر الله.

فتحعلیشاه گفت : کاری دیگر هم کردی بجز دعا و ذکر ؟

گفت : بله ، از ابجد و علوم جفر و غرایب نیز بهره‌مند شدم ولی در جهت ذکر خدا.

سپس ، اضافه کرد که :

ساعت را بنگر ، نیمروز را شماره کن. دوازده ، امام غایب هم دوازده بود و سپس گفت از نحوه محاسبات و....

و گفت : روزهای نحس و سعد را نیز در توجه انداختم و آخر به اذن خدا پیروز گشتم و روی سفید.

توجه

علم محاسبات ، لازمات زیادی دارد. اوزان شعر را یادتان هست تدریس می‌کردم و کسی نمی‌خواند.

افاعیل...... اسرائیل

و.....

بگذریم.

حساب ابجد کبیر نیز ، با تسلط بر شناخت عربی میسر است.

موفق باشید.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 9
  • بازدید کننده امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 124
  • بازدید سال : 439
  • بازدید کلی : 13477
  • کدهای اختصاصی